دزد بوسه💋 قسمت3

امی:خب اون روز که رفتی....
❌اون روز❌
امی:ها !تو کی هستی؟
...:سلام امی من 2022 هستم.
امی:از خونم برو بیرون.
2022:نترس ....بیا یکم حرف بزنیم .کاریت ندارم باشه.
امی:پس نزدیکم نیا.
2022:باشه.
امی:تو کی هستی؟
2022:ا....امی قبل اینکه شدو بمیره من رو درست کرد تا از تو مراقبت کنم.....شدو می دونست که سونیک هواسش به تو نیست.برا همین من رو درست کرد.
امی:چی...شدو....
2022:دیدم اشک از چشماش جاری شد ،ولی صدای گریه کردنش رو خفه میکرد.بلند شدم، رفتم پیشش نشستم....گفتم:امی منو ببخش نمیخواستم ناراحتت کنم 😔
امی:ع..عیب..نداره😢
2022:دیدم بادستاش گوشه دامنش رو محکم گرفت..
دستم رو بردم سمت سرش ،و خوابوندمش روی پام.
امی:ها!....دستش رو توری لای موهام میکشید که یاد شدو افتادم....
2022:شدو اینجوری نازش میکرد.
امی:بوی گل رز شدو رو میده،چشمام گرم داشت میشد.
2022:دیدم بعد چند دقیقه خوابش برد.یکم دقت کردم دیدم امی دستم رو گرفته ....یعنی انقدر ناراحته .
امی:بیدار شدم ،دیدم اون ربات داره نگاهم میکنه، چشماش خیلی شبیح سونیکه..بلد شدم گفتم: خب از این به بعد با من زندگی میکنی ،چون شدو بهت گفته.
ولی اسمت رو عوض کن لطفا.
2022:باشه.....خب....سونیکا خوبه؟
امی:شبیح سونیک،آره خوبه.خوب بیا باید برات غذا درست کنم.
سونیکا:باشه.
❌پایان خاطره ❌
امی:بعد باهم دوست شدیم.
سونیک:الان اون قرار تا عبد با ما باشه.
امی:آره.
سونیکا:امی فکنم غذا داره میسوزه.
امی:وای غذا!!!
سونیک:بهتره بهش وابسته نشی سونیکا!
سونیکا:اگه بخوای به امی آسیب بزنی برات دردسر میشه.
سونیک:یه ریگی به کفش این ربات هست.


این داستان ادامه دارد.......
دیدگاه ها (۶)

دزد بوسه💋 قسمت4

دزد بوسه💋قسمت2

دزد بوسه 💋قسمت1

تحت تعقیب

تحت تعقیب

╭────༺ ♕ ༻────╮⊊ #my_mistake ⊋#part6⋆┈┈。゚❃ུ۪ ❀ུ۪ ❁ུ۪ ❃ུ۪ ❀ུ۪...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط